بی اشتهایی عصبی ( Anorexia Nervosa)
چگونه بفهمم به اختلال خوردن مبتلا هستم؟!
در جهان هر ۶۲ دقیقه یک بار، یک نفر به علت اختلالات خوردن جان خود را از دست میدهد!
اختلال خوردن وضعیتی است که شما را دچار عادتهای غذایی ناسالم میکند. ۳۰ میلیون نفر از آمریکاییها با هر جنسیت و سنی دچار یکی از انواع اختلالات خوردن هستند
اختلال بی اشتهایی عصبی یا Anorexia Nervosa ، شامل فردی است که وزن بسیار کمی دارد و در عین حال درک غلطی از وزن صحیح و از اضافه وزن هراس دارد . افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی توجه زیادی به کنترل وزن و شکل خود دارند و تلاش های شدید که به طور قابل توجهی در زندگی آنها اختلال ایجاد می کند.
برای جلوگیری از افزایش وزن، افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی معمولا میزان مصرف غذا را به شدت محدود می کنند. آنها ممکن است مصرف کالری را با استفراغ پس از غذا یا سوء استفاده از ملین ها، رژیم های غذایی، دیورتیک ها یا انما کنترل کنند. آنها همچنین می خواهند از طریق ورزش بیش از حد وزن کم کنند. مهم نیست چقدر وزنشان کم می شود ، فرد همچنان از اضافه وزن هراس دارد.
بی اشتهایی، مانند سایر اختلالات غذایی، میتواند زندگی شما را مختل کند و غلبه بر آن بسیار سخت است. اما با درمان، شما می توانید به عادات غذا خوردن سالم تر بازگردید و از برخی عوارض جدی آن پرهیز کنید.
اختلالات خوردن یکی از مشکلات روانشناختی جدی است که شامل عادات غذایی مختل شده میباشد. این عارضه به صورت محدود کردن وعدههای غذا، خوردن غذای زیاد در هر وعده، از بین بردن کالری به صورت ناسالم (از طریق پاکسازی، استفاده زیاد از ملین، روزه گرفتن یا ورزش بیش از حد) یا ترکیبی از این رفتارها ظاهر میشود. توجه داشته باشید که اختلال خوردن صرفا به غذا مربوط نیست، بلکه به احساسی مرتبط است که فرد بیمار دارد.
انورکسیا (Anorexia) یا بی اشتهایی عصبی و یا کم خوری عصبی یک اختلال غذایی است که بهموجب آن افراد به خود گرسنگی میدهند. این مشکل معمولا در افراد جوان همزمان با آغاز بلوغ شروع میشود.
افرادی که از آنورکسیا رنج میبرند، دچار کاهش وزن شدید میشوند. این کاهش وزن معمولا ۱۵ کیلوگرم پایینتر از وزن طبیعی فرد میباشد. افراد مبتلا به آنورکسیا معمولا افرادی بسیار لاغر هستند اما تصور میکنند که اضافهوزن دارند. کاهش وزن آنها به طرق مختلف حاصل میشود که برخی از متداولترین آنها ورزش شدید، استفاده از داروهای ملین و نخوردن است. انورکسیا نرووزا به دو دسته تقسیم میشود:
- نوع محدود کننده
کاهش وزن در این نوع، از طریق محدودیت کالری صورت میگیرد. این نوع از انورکسیا با رژیمهای شدید، روزه گرفتن و تمرینهای ورزشی شدید همراه است.
- نوع پاکسازی کننده
این گروه از افراد پس از دریافت کالری سعی میکنند با استفاده از داروهای مسهل یا مدر یا از طریق استفراغ غذای مصرفی خود را دفع کنند.
انورکسیا در بین دختران نوجوان، زنان جوان و معمولا در محدوده سنی ۱۳ تا ۲۰ سال بیشترین شیوع را دارد اما امکان بروز آن در بین همه مردم اعم از مرد و زن و در هر سنی وجود دارد. افراد مبتلا به این اختلال ترس و واهمه شدیدی از چاق شدن دارند. عادات غذایی آنها نیز از همین ترس ناشی میشود. انورکسیا معمولا دختران نوجوان را تحت تأثیر قرار میدهد. این افراد حتی بعد از اینکه وزن بسیار زیادی کم میکنند و بسیار لاغر میشوند اینکار را تا بیمار شدن و حتی مرگ پیش میبرند و تصور میکنند که هنوز اضافهوزن دارند. معمولا عادات غذایی عجیبی دارند مثل امتناع از غذاخوردن در حضور دیگران. گاهی اوقات این افراد غذاهای بسیار سنگین و حجیمی برای دیگران آماده میکنند، اما خودشان هیچ از آن نمیخورند.
گفته میشود که این اختلال در طبقات اجتماعی-اقتصادی بالاتر شایعتر است و آنهایی که در فعالیتهایی شرکت دارند که لاغر بودن مسئله مهمی است، مثل رقص، نمایش و دوندههای استقامت، بیشتر به این اختلال دچار میشوند.
بیاشتهایی عصبی در واقع یک اختلال روانی است که طی آن بیمار با وجود گرسنگی، از خوردن غذا به حد کافی پرهیز میکند و وزن او بهقدری کاهش مییابد که بهشدت لاغر و نحیف میشود.
آنورکسیا خطرات بسیار زیادی را متوجه سلامتی میکند. این خطرات عبارتند از: جمع شدن استخوانها، کمبود موادمعدنی، پایین بودن دمای بدن، نامنظم بودن ضربان قلب، نارسایی دائمی در رشد طبیعی، ایجاد پوکی استخوان و بولیمیا. شایعترین علائم این اختلال، عبارتند از: کاهش وزن به میزان حداقل ۱۵ درصد وزن بدن، بدون اینکه بیماری جسمانی وجود داشته باشد. در این وضعیت انرژی فرد بهرغم تحلیل رفتن بدن در حد خوبی است. فرد ترس زیادی از چاقی دارد و دچار افسردگی، بیاشتهایی، یبوست، توقف قاعدگی، عدم تحمل سرما، خودداری از حفظ حداقل استاندارد وزن برحسب سن و قد و اشکال در برداشت ذهنی از شکل بدن خود میشود؛ بهطوریکه با وجود لاغری زیاد هنوز تصور میکند چاق است.
به گفته متخصصان، هنوز علل بروز این اختلال ناشناخته است. محققان احتمال میدهند که برخی از این عوامل شامل تعارضات خانوادگی و تعارضات جنسی، ترس بیمارگونه از اضافهوزن، اپیدمی لاغری بهعنوان مد روز و مظهر زیبایی یا بهعنوان یکی از علائم افسردگی یا اختلال شخصیت هستند. عواملی که خطر ابتلا به این اختلال روانی را افزایش میدهند، عبارتند از: فشار دوستان و همسالان یا فشار اجتماعی برای لاغر بودن، سابقه اضافهوزن مختصر، شخصیت تکامل طلب، وسواسی یا پیروزیخواه، استرس روانی یا مشاغل خاص.
علائم بی اشتهایی عصبی
نشانه های فیزیکی و علائم عصبی با گرسنگی کشیدن در ارتباط است. بی اشتهایی عصبی شامل مشکلات احساسی و رفتاری از جمله درک نارست از وزن بدن و ترس بسیار شدید از افزایش وزن یا چاق شدن می شود. تشخیص نشانه ها و علائم ممکن است بسیار دشوار باشد چون چیزی که وزن پایین بدن در نظر گرفته می شود برای هر فرد متفاوت است و برخی از اشخاص ممکن است زیاد لاغر به نظر نیایند. افراد مبتلا به بی اشتهایی عصبی معمولا لاغری، عادات غذایی یا مشکلات فیزیکی خود را پنهان می کنند.
محققین بر این باوراند که اختلالات خوردن ممکن است علل متنوعی به شرح زیر داشته باشند.
ژنتیک:
طبق تحقیقات بر روی دوقلوهایی که در زمان تولد از یکدیگر جدا شده و توسط خانوادههای متفاوتی به فرزندی گرفته شدند، مدارک حاصل نشان از ارثی بودن این اختلال میدهند. طبق این تحقیقات به طور متوسط اگر یکی از دوقلوها اختلال خوردن داشته باشد احتمال اینکه قُل دیگر مبتلا شود ۵۰٪ است.
ویژگیهای شخصیتی:
اختلال روانی، کمالگرایی و تکانشگری سه ویژگیای هستند که اغلب با احتمال ابتلا به یکی از اختلالات خوردن مرتبط میباشند.
تمایلات شخصی و فرهنگی:
عوامل دیگر شامل زیادی فشار آوردن به خود برای لاغر بودن، تمایلات فرهنگی نسبت به لاغری و فعالیت در فضای مجازی هستند. درحقیقت، اختلالات خوردن و تغذیهِ خیلی شدید اکثراً در فرهنگهایی که هنوز با ایدههای لاغری غربی آشنایی ندارند، کم میباشند.
تفاوتهای بیولوژیکی و ساختار مغز:
به تازگی محققین اظهار میکنند تفاوتهای بیولوژیکی و ساختار مغز میتوانند در ابتلا به این اختلال نقشی داشته باشند. میزان انتقالدهندههای سروتونین و دوپامین هم میتوانند اثر بگذارند. اگرچه این زمنیه نیازمند تحقیقات بیشتری است.
نشانههای رایج بیاشتهایی عصبی:
- نسبت به دوستان هم قد و هم سنشان، به طور قابل ملاحظهای کمبود وزن دارند.
- از الگوهای غذایی بسیار سختگیرانه پیروی میکنند.
- ترس شدید از بالا رفتن وزن یا رفتارهای مصرانه برای اجتناب از آن، با وجود داشتن کمبود وزن.
- تلاش سرسختانه برای لاغری و بیزاری از داشتن وزن متعادل و سالم.
- عزت نفسشان شدیداً تحت تاثیر شکل بدن و وزنشان است.
- داشتن تصویر بدن تحریف شده و انکار اینکه به طور خطرناکی کمبود وزن دارند.
همچنین ممکن است آنها دچار اختلال شخصیت وسواسی جبری هم باشند. برای مثال، خیلی از آنها مدام به غذا فکر کرده و به طرز وسواس گونهای دستور پخت غذا جمع میکنند. احتمالاً خوردن غذا در مکانهای عمومی برای آنها سخت است و تمایل زیادی برای کنترل محیط خود نشان میدهند.
آنورکسیا میتواند به بدن آسیب شدیدی وارد کند. به تدریج، این افراد لاغر شدن استخوانها، نازایی، شکننده شدن موها و ناخنها را تجربه خواهند کرد. در موارد شدید، این اختلال بر قلب، مغز یا اندامهای دیگری اثر میگذارد و منجر به مرگ میشود.
مشکلات بی اشتهایی عصبی
بی اشتهایی عصبی مشکلات متعددی را به همراه دارد. در بدترین شکل خود می تواند مرگبار باشد. مرگ ممکن است ناگهانی اتفاق بیفتد، حتی زمانی که فرد به شدت زیر وزن طبیعی نباشد. دلیل این اتفاق ریتم قلبی غیر طبیعی، عدم تعادل الکترولیت ها و مواد معدنی مانند سدیم، پتاسیم و کلسیم که تعادل مایعات در بدن را تثبیت می کنند، است. دیگر عوارض بی اشتهایی عصبی عبارتند از: کم خونی مشکلات قلبی مانند پرولاپس دریچه میترال، ریتم قلبی غیر طبیعی یا نارسایی قلبی پوکی استخوان و افزایش خطر شکستگی از دست دادن عضلات کاهش تستوسترون در آقایان مشکلات دستگاه گوارش مانند یبوست، نفخ یا حالت تهوع عدم تعادل غیر طبیعی الکترولیت ها مانند پتاسیم، سدیم و کلراید پایین مشکلات کلیوی اگر فرد مبتلا به بی اشتهایی عصبی دچار سوء تغذیه شود تمام اعضای بدن از جلمه مغز، قلب و کلیه ها آسیب می بیند. این آسیب ممکن است کاملا قابل بازگشت نباشد حتی زمانی که تحت کنترل باشد. افراد مبتلا علاوه بر اینکه میزبان انواع عوارض فیزیکی هستند دچار دیگر مشکلات سلامت روان نیز می شوند. این موارد عبارتند از: افسردگی، اضطراب و دیگر اختلالات خلق و خو مصرف الکل یا مواد مخدر آسیب زدن به خود، فکر به خودکشی و یا اقدام به آن بی اشتهایی عصبی- مشکلات قلبی
درمان بی اشتهایی عصبی
همان طور که قبلا اشاره کردیم بی اشتهایی عصبی یا آنورکسیا با عوارض بالای جسمانی و روانی همراه است. همچنین در مواردی که سو مصرف مواد همزمان با بی اشتهایی عصبی وجود داشته باشد، پیش بینی کنندهای قوی برای خودکشی است. در نتیجه اقدامات درمانی اهمیت بسیاری دارد. برای آگاهی بیشتر درباره سوء مصرف مواد و خودکشی کلیک کنید.
دارو درمانی آنورکسیا
برای اختلال بی اشتهایی عصبی به صورت کلی داروی خاصی وجود ندارد، اما در صورت بروز عوارض جانبی مانند ضربان نامنظم قلب، ریزش مو و ... نیاز به مراقبت پزشکی و استفاده از داروها وجود دارد.
روان درمانی آنورکسیا
روان درمانی در کنار درمانهای دارویی و پزشکی لازمه یک درمان ریشهای و کامل برای افراد مبتلا به اختلال بی اشتهایی عصبی است، از جمله درمانهای مناسب در این حیطه میتوان به موارد زیر اشاره کرد.
درمان بین فردی آنورکسیا
در درمان بین فردی به شما کمک میشود، با اعتماد به نفس بیشتر و شناخت بهتر، راه حلهای منطقی برای برخورد با مشکلات و استرسهایتان انتخاب کنید. در نتیجه اضطرابها و برداشتهای غلط و اشتباه خود را کنترل و تصحیح کنید.
درمان شناختی رفتاری آنورکسیا
در درمان شناختی رفتاری، معمولا به شناسایی افکار ناکارآمد و اعمال ناسازگاری که در جهت تقویت اختلال آنورکسیا انجام میگیرد، کمک میکند. در این نوع درمان، درمانگر معمولا با دادن تکالیف در منزل و در بین جلسات درمانی سعی بر تصحیح شناختهای غلط شما دارد
خانواده درمانی آنورکسیا
زمانی که شخص مبتلا به اختلال کم اشتهایی عصبی نمیتواند برداشتهای درستی در مورد سلامتی خود داشته باشد، درمانگر از رویکرد خانواده درمانی بهره مند شود. در این درمان ابتدا مشکلات و تعارضات خانوادگی هدف قرار میگیرد و تلاش برای حل آنهاست و در ادامه تشویق خانواده برای حمایت از شخص مبتلا به اختلال کم خوری عصبی بسیار اهمیت دارد.
درمان گروهی آنورکسیا
در گروه درمانی با افراد دیگری که به اختلال کم خوری عصبی دچار هستند آشنا میشوید و از این طریق میتوانید با عوارض این اختلال و تاثیرات آن بر زندگی شخصی و اجتماعی بیشتر آشنا شوید، در واقع به بینش نسبی در مورد اختلال برسید.
لازم به ذکر است علم روانشناسی با پیشرفتی که در دهههای گذشته داشته، توانسته با ابداع روشهای مختلف بدون استفاده از دارو، درمان بسیاری از بیماریهای خلقی را میسر کند. لذا آثار مراجعه به روانشناس در بلند مدت مشهودتر خواهد شد.
فرد مبتلا به آنورکسیا از چه مشکلات دیگری نیز ممکن است رنج ببرد؟
این افراد معمولا به خاطر شرایطی که تجربه میکنند مستعد ابتلا به افسردگی و وسواس فکری عملی هستند. در واقع نشانههایی از جمله خلق و خوی پایین و افسرده و همچنین مشغله فکری و درگیریهای ذهنی به مرور باعث میشود این افراد با این اختلالات دست و پنجه نرم کنند.
درمان همزمان اختلالات خلقی شامل افسردگی و اضطراب کمک شایانی به بهبود اختلالات خوردن میکند.
سید مرتضی احمدی منش ، روانشناس بالینی
دیدگاه خود را بنویسید