-
خانه
-
مقالات روانشناسی
-
مطالب روانشناسی 2
مطالب روانشناسی 2
ضربات مغزی ، احساساتی مانند جریان الکتریسیته در مغز هستند که زمانی اتفاق میافتند که فردی در حال جدا شدن از یک داروی ضد افسردگی است. این اصطلاحی است که احتمالاً در فضاهای اینترنتی در میان افرادی که تجربیات خود را پس از قطع داروهای ضدافسردگی توصیف میکردند سرچشمه گرفته است.ضایعات مغزی یکی از چندین احساس فیزیکی است که در طول سندرم قطع داروهای ضد افسردگی تجربه می شود، وضعیتی که در بین افرادی که داروهای ضد افسردگی را کاهش می دهند، رایج است.
افراد دارای اختلال بولیمیا نوروزا (پر خوری عصبی) دارای دورههای عود کننده و مکرر خوردن غیر معمول مقدار زیادی غذا و احساس عدم کنترل بر این دوره هستند. بینج ایتینگ با رفتارهایی که پرخوری را جبران میکنند مانند استفراغ اجباری، استفاده بیش از حد از ملینها یا دیوریتیکها، روزه داری، ورزشهای سنگین یا ترکیبی از این رفتارها ادامه پیدا میکند.برخلاف آنورکسیا نوروزا افراد مبتلا به بولیمیا نوروزا معمولا سلامتی و وزن طبیعی بدن خود را حفظ میکنند.
اختلال بی اشتهایی عصبی یا Anorexia Nervosa ، شامل فردی است که وزن بسیار کمی دارد و در عین حال درک غلطی از وزن صحیح و از اضافه وزن هراس دارد . افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی توجه زیادی به کنترل وزن و شکل خود دارند و تلاشهای شدید که به طور قابل توجهی در زندگی آنها اختلال ایجاد میکند.برای جلوگیری از افزایش وزن، افراد مبتلا به بیاشتهایی عصبی معمولا میزان مصرف غذا را به شدت محدود میکنند. آنها ممکن است مصرف کالری را با استفراغ پس از غذا یا سوء استفاده از ملینها، رژیم های غذایی، دیورتیکها یا انما کنترل کنند. آنها همچنین میخواهند از طریق ورزش بیش از حد وزن کم کنند. مهم نیست چقدر وزنشان کم میشود، فرد همچنان از اضافه وزن هراس دارد.
اختلال چند شخصیتی یکی از انواع اختلالات تجزیهای است که طی آن دو یا چند شخصیت مجزا به طور مکرر، کنترل رفتار فرد را در دست میگیرند. در واقع مشخصه اصلی این بیماری گسستگی در برخی از جنبههای هویت است به طوری که فرد در به یاد آوردن اطلاعات مهم شخصی خود دچار مشکل میشود. جالب است بدانید هر یک از این شخصیتها، ویژگیهای منحصر به خود را دارند؛ اسم، سن، شخصیت، هویت جنسی متمایز و ویژگیهای مختلف فیزیولوژیکی که ممکن است حتی با هویت اصلی در تعارض باشند. از آنجایی که افراد مبتلا به اختلال چند شخصیتی، آسیبهای روانی دیگر مانند اضطراب، افسردگی، سو مصرف مواد و اختلالات شخصیت نیز دارند، بهره گیری از خدمات مشاوره روانشناسی و درمان اهمیت زیادی دارد، چرا که احتمال خودکشی نیز در این افراد وجود دارد.
اختلالات خواب، شرایطی هستند که بر توانایی خوب خوابیدن بهطور منظم تأثیر میگذارند، این اختلالات چه در اثر یک مشکل سلامتی ایجاد شوند، چه بهخاطر استرس بیشازحد باشد، روزبهروز شایعتر میشوند.طبیعی است که فر برخی از شبها در هنگام خواب با مشکل روبرو شود، اما طبیعی نیست که مرتباً شبها از خواب بیدار شود و یا در طول روز احساس خواب آلودگی کنید.
سندرم آسپرگر (Asperger Syndrome) جزو گروهی از اختلالات عصبی است که به اختلالات طیف اوتیسم (ASDs) معروف میباشند. سندرم آسپرگر در انتهای ملایم طیف در نظر گرفته میشود. افراد مبتلا به سندرم آسپرگر برخی علائم اولیه را نشان میدهند: مشکل در تعامل اجتماعی انجام رفتارهای تکراری محکم ایستادن بر روی آنچه فکر میکنند تمرکز بر قوانین و روالها.
فوبیا چیست؛ آشنایی با انواع اختلال هراس .همه ما در زندگی ترسهایی را تجربه میکنیم. خیلی از مواقع این ترسها کمک میکنند که از یک موقعیت آسیبزا و مخرب در امان بمانیم و جانمان حفظ شود. در واقع میتوان گفت که ترسهایمان نجاتدهنده ما در زندگی هستند و میتوانند ما را حفظ کنند.اما ترس در بسیاری از مواقع شبیه به یک شمشیر دو لبه عمل میکند و به همان اندازهای که نجاتدهنده است میتواند آسیب برساند. ترسهایی هم در زندگی وجود دارند که آنقدر شدید و مهمتر از آن غیرمنطقیاند که زندگی شما را سخت و گاهی غیر ممکن میکند!فوبیا ترسی است که قدرت خارج کردن زندگی شما را از روال طبیعی خود دارد. بنابراین بهتر است هر چه زودتر به فکر درمان باشید.
هر کسی ممکن است در عمر خود یک بار حمله پانیک را تجربه کند. اما حملههای مکرر و مداوم احتمالا نشانهای از هراس یا اضطراب غیر معمولی است که نیاز به درمان دارد.
انسان در سرزمین خودش هم بیگانه است». این جمله را «زیگموند فروید»، واضع روانکاوی و اندیشمند شهیر اتریشی دربارهی ناخودآگاه گفته است. ضمیر ناخودآگاه به بخش بزرگی از روان گفته میشود که در دسترس آگاهی ما نیست ولی اثر قدرتمندی بر زندگی و اعمال ما دارد. فهم این بخش میراث فروید است. در واقع فروید برای اولینبار ضمیر ناخودآگاه را «صورتبندی» کرد، یعنی به آن معنا و مفهوم گسترده بخشید. پیش از او، کلمهی ناخودآگاه به اشکال مختلف توسط فلاسفه قرن نوزدهم استفاده شده بود ولی هیچکدام از آنها، آنطور که فروید ناخودآگاه را تبیین کرد، به بررسی آن نپرداخته بودند.
پیوند زناشویی امضای یک تعهد دو جانبه برای مدت باقی عمر است، همین یک جمله کافیست تا اشخاص نسبت به ورود در چنین تصمیمی بسیار سختگیرانه عمل کنند. پیوندی که اگر دوستی، لذت و تفریح چاشنی آن نباشد به زودی رو به خمودگی و زوال خواهد گذاشت . اگر بخاهید سختگیرانه فکر کنید هرگز با آن مواجه نخواهید شد و اگر بخواهید سهل انگاری کنید هزینه گزافی را بدنبال خواهد داشت. لذا پیوند زناشویی را می توان ترکیبی از عشق و منطق قلمداد کرد و آن دوست داشتن است.