روانشناسی زرد چیست؟
روانشناسی زرد به نوعی به دنبال ایجاد راه حل های فوری برای حل مشکلات مهم می گردد. این نوع روانشناسی به هیچ عنوان از سوی تحقیقات علمی و بالینی توسط روانشناسان تایید نمیگردد اما انسان های عادی و مردم را به سمت خود جذب می کند. کسانی که به دنبال حال خوب خود در دنیای پر مشغله امروز می گردند برای رسیدن به این هدف روانشناسی زرد را انتخاب میکنند. شما هم با کتاب ها و کلاس هایی در این زمینه روبرو شده اید که برای مشکلات پیچیده که نیازمند بررسی و ارزیابی از سوی متخصصین میباشد، پاسخ های کپسولی و سریع ارائه میدهند.
به عنوان مثال خیلی از تست های شخصیت شناسی و یا آزمون های مختلف وجود دارد که هیچ گونه اساس و پایه علمی ندارد و از شما سوالاتی بیمعنی و خنده دار میپرسند تا شخصیت شما را مشخص کنند. این چنین آزمون هایی فقط با هدف سودآوری به مردم ارائه میشود وهیچگونه بنیان علمی ندارد و از مصادیق روانشناسی زرد به حساب میآید.
انواع روانشناسی زرد چیست؟
برای درک بهتر روانشناسی عامه پسند و تشخیص روانشناسی زرد به انواعش نگاهی داشته باشید:
- روانشناسی عامهپسند در قالب بلاگ: اشخاصی که هیچ تخصص خاصی درباره روانشناسی ندارند در این زمینه دست به تولید محتوا میزنند.
- برنامههای اینترنتی: یادتان باشد بسیاری از برنامههای اینترنتی بهدنبال افزایش بازدیدند و حرفهایی که در خصوص روانشناسی در آنها مطرح میشود پایههای علمی ندارد یا راهکارهایی غیرکارشناسانه ارائه میدهند.
- کتابهای خودآموز: کتابهای خودآموز هم میتوانند با هدف فروش بیشتر مملو از توصیههای بیهودهای باشندکه اساس علمی ندارند. دورههای آموزشی محتوایی که در سطح اینترنت هم به فروش میرسند معمولا چنین ویژگیهایی دارند.
- برنامههای گفتوگومحور تلویزیونی یا پادکستی: این برنامهها، برای جذب مخاطب، اقدام میکنند به ارائه راهکارهای کپسولی از سوی روانشناسان عوامفریب. در بعضی از این برنامهها، که در قالب پادکست یا برنامههای اینترنتی ارائه میشوند، افراد غیرکارشناس نظرات کارشناسانه میدهند.
عناوین جذاب ولی توخالی
روانشناسی زرد عنوان هایی دارد تا با جذابیت خود توجه افراد را به سمت خود جذب کند. به عنوان مثال کتاب هایی مانند افزایش اعتماد به نفس در یک روز، به سرعت ثروتمند شوید، ۱۰ روش برای رسیدن به اهدافتان، ۲۰ راهکار زناشویی موفق و... اینها عناوینی از نمونه کتاب های روانشناسی زرد هستند که نه تنها نویسندگان آن روانشناس نیستند بلکه با پژوهش های علمی نیز سازگاری ندارد. کتاب های روانشناسی زرد عموماً موضوعاتی مانند موفقیت و اعتماد به نفس و آرامش را رواج می دهند اما خیلی از مردم نمی دانند که این گونه توصیه ها فارغ از اطلاعات علمی و پژوهشی می باشد و بیشترین هدف در پی کسب درآمد بالا است.
کتاب های این چنینی فقط تاثیرات کوتاه مدتی بر مخاطبان دارد و تصاویر غلطی از روانشناسی را در ذهن عموم شکل میدهد. این کتابها با اغراق گویی ها و فریب ها و گزافه گویی های بسیار سعی بر این دارند تا به مخاطب خود این امکان را بدهند که همه چیز به خوبی و خوشی به پایان میرسد و راه صد ساله را می توان یک شبه رفت. این را بدانید که مطالبی که درباره روانشناسی علمی ارائه میشوند دارای منبع و نویسنده معتبر هستند و همچنین اگر از تحقیقاتی صحبت میشود آنها قابل اثبات می باشند.
مخاطبان روانشناسی زرد
سوال مهم این است که بدانیم چه کسانی به موضوعات رشته روانشناسی زرد علاقه مند هستند. معمولاً کسانی که دوست دارم با کمترین تلاش و خیلی سریع به موفقیت ها و نتایج بزرگ برسند از محتوای روانشناسی زرد استقبال میکند. آنها ترجیح میدهند به جای طی نمودن تدریجی مسیر و تلاش خستگی ناپذیر راه اصلی درمان را دور بزنند و متاسفانه اغلب به دام محتوای غیرعلمی اما جذاب میافتند .موضوعاتی که روانشناسی غیرعلمی مطرح میکند نیازهای روانشناختی افراد را تحریک می کند. آنها با دامن زدن به عواطف و احساسات مخاطبان و ایجاد انگیزش موقت در آنان راهکار های غیر علمی ارائه می دهند.
این گونه افراد به جای این که هدف های خود را بدانند و تلاش درستی برای دستیابی به رویاها و آرزوهای شان کنند گرفتار یک مشت واژه و الفاظ میشوند و در نهایت مایوس و ناامید می گردند. اینگونه افراد آسیب های زیادی از روانشناسی زرد می خورند. هرچند ذکر این نکته لازم است که شاید یکی از دلایل جذب مردم به روانشناسی زرد خدمات گران مشاوره روانشناسی میباشد که باعث شده بازار اینگونه روانشناسان پررونق تر گردد.
چگونه روانشناسی زرد را تشخیص دهید؟
روانشناسان زرد غالباً نظریه های ثابتی را بیان میکنند. به این معنا که اگر شما سخنرانی ها و موضوعات چند سال قبل آنها را با حرفهای امروزشان قیاس کنید متوجه میشوید که هیچگونه حرف جدیدی نخواهند زد و تغییراتی در صحبت های آنان پیدا نخواهید کرد. در اصل این گونه روانشناسان حرف های سطحی و ساده که هر کسی ممکن است آن را بداند، میزند و فقط با هدف کسب درآمد بیشتر روش جدیدتری را اتخاذ می کنند. در حالی که علوم انسانی و روانشناسی علمی هر روز دیدگاه جدیدی از شگفتی های بشر را نشان میدهد و روشهای نوینی برای تشخیص و درمان و ارزیابی بیماری ها ارائه می دهد.
علوم روانشناسی بر این اساس است که از طریق روشهای علمی رفتار و فرآیندهای ذهنی انسان ها را بررسی کند و آنها را به بهترین پاسخ سوق دهد. این امر زمان بر است و این تفاوت روانشناسی زرد با روانشناسی علمی است. روانشناسی زرد برخلاف علوم انسانی راهکارهای ساده ارائه می دهد و رمز موفقیت ها را همین راهکارها می داند. ی از تلویزیونی رادیویی و توصیه های شبکه های اجتماعی یا رسانههای چاپی موضوعاتی با محتوای روانشناسی زرد به مردم ارائه میدهند.
امروزه این نوع محتوا به علت استفاده روز افزون از شبکه های اجتماعی در حال افزایش می باشد. در این میان افرادی که ممکن است تحصیلات علمی و آکادمیک نداشته باشند با تولید ویدیو ها و متن های جذاب و سخنرانی های امیدوار کننده و اغوا کننده در حوزه احساسات و عواطف به خودشان اجازه ورود به روانشناسی را میدهند.
معایب روانشناسی زرد
روانشناسی زرد معایب زیادی دارد که شامل موارد زیر می گردد:
1-دور کردن افراد از درمان واقعی
خیلی از مشکلات و مسائل روحی و روانی روانشناسی با روانشناسی زرد حل نمی شود بلکه نیاز به نظر کارشناس و متخصص حرفه ای در این زمینه دارد. به عنوان مثال کسی که دچار افسردگی اساسی یا دارای اختلال پرخوری می باشد هرگز نمی تواند با خواندن چند کتاب در این زمینه و گرفتن چند راهکار ساده و فوری به نتیجه برسد. به این افراد توصیه می شود که با رجوع به مشاور و روان درمانگر با صلاحیت و با تجربه و مسائل خود را با آنها در میان بگذارند تا بتوانند تغییرات بلند مدتی را در زندگی شان ایجاد کنند.
2-نشر از منابع غیر علمی
روانشناسان با تجربه و آکادمیک مطالب آثار خود را در حوزه روان در مجلات علمی معتبر و در قالب مقاله چاپ میکنند. اما روانشناسان زرد دست به نوشتن کتاب می زنند و هدفشان صرفاً درآمد و سود جویی می باشد. پایگاه علمی معتبری برای آثار روانشناسی زرد وجود ندارد. اگر به منابع اینگونه کتابها نگاهی بیندازید متوجه میشوید که خیلی از آنها پایه و اساس علمی ندارد.
3-اثرات دارونمای موقت
دارونما چیست ؟ دارونما برای آزمایش اثرات دارو یا روش درمانی خاص بر روی انسان ها به کار میرود و خاصیت دارویی واقعی را ندارد. روانشناسی زرد هم مانند دارونما عمل می کند به این معنا که شما دارویی را استفاده میکنید که فقط ظاهر و نام آن دارو را دارد ولی در واقع هیچ گونه تاثیری روی شما ندارد .چرا که راهکارهای این گونه روانشناسی موقتی و غیرعلمی می باشد. محتوای روانشناسی زرد شاید در شما در لحظه انگیزش و حس مثبت ایجاد کند اما به مرور زمان متوجه می شوید که شما هیچ گونه مطلبی را فرا نگرفته اید و هیچ فرقی با دیروز خود نکرده اید و صرفاً حال موقتی خود را بهبود بخشیده اید.
4-سود محوری
بسیاری از دوره های روانشناسی بیزینس هستند و فقط برای کسب سود تولید کننده ها طراحی و تولید می گردند. آن ها در صدد کمک به مردم نیستند بلکه فقط به دنبال پر کردن جیب سودجویانی هستند که میخواهند از نیاز مردم برای آگاهی سوء استفاده کنند. افرادی که به دنبال سودجویی هستند گاهی از راه شبه علمی و عوامفریبی در پی دستیابی به اهدافشان می باشند.
5-تضادبرانگیزی
قوانین کلی روانشناسی زرد از آنجا که از کشورهایی با فرهنگ های مختلف نشأت گرفته گاهی با دین و آداب و رسوم ملتی دیگر هم خوانی ندارد. به عنوان مثال شاید مطالبی که در قالب روانشناسی زرد برای کشورهای اروپایی و آمریکایی قابل هضم می باشد در کشورهای خاورمیانه مانند ایران با دین و اعتقادات مردم همخوانی و هماهنگی نداشته باشد. برخی مطالب روانشناسی زرد هم میتواند به نوعی تهاجم فرهنگی محسوب شوند و با ارائه محتوای نامناسب در پی تغییرعقیده و باورعموم باشند.
تفاوت روانشناسی زرد و روانشناسی علمی
1. اثبات علمی ندارد
مدل زرد برای اینکه بتواند تئوریهایش را برای مردم باورپذیر کند، در ظاهر همه چیز را علمی نشان میدهد؛ این در حالی است که هیچ مستنداتی برای تأیید مواردی که بیان میکند ارائه نمیدهد. یکی از نکات جالبی که در این مدل دیده میشود این است که از نامهای عجیب و غریب برای نظریاتشان استفاده میکنند. برای نمونه میتوانیم به نظریه خودکاوی نهایی، قانون طلایی ثروت، قانون جذب و مواردی از این دست اشاره کنیم. نکتهٔ جالب توجه در برخورد با نظریات ساختگی این است که روانشاسان زرد برای علمی نشان دادن این موارد به آزمایشات و پژوهشهایی در دانشگاههای برجستهٔ جهان اشاره میکنند؛ در حالی که چنین پژوهشی در هیچ دانشگاهی انجام نشده است. اما شوربختانه مردم با شنیدن نام یک دانشگاه یا موسسه علمی گمراه میشوند.
2. خودتان از پس هر کاری بر میآیید
در مدل عامهپسند بیشتر «تئوریهای خودیاری» مطرح میشوند. روان شناسی زرد به شما میقبولاند که میتوانید هر کاری را به انجام برسانید فقط کافی است که بخواهید. این مدل میگوید که علت بیشتر مشکلات کمکاری خودشان است و اگر بخواهند هر چیزی را میتوانند به سادگی حل کنند. فرض کنیم که فردی دچار افسردگی دائم است و برای ۶ سال از این مشکل رنج میبرد، آیا خودش توانایی درمان این اختلال را دارد؟ قطعاً نه. در صورتی میتوانیم به این پرسش پاسخ بله بدهیم که هر کسی بتواند خودش را عمل قلب باز کند! همانگونه که برای درمان بیماریهای جسمانی به کمک پزشک نیازمند هستیم؛ برای درمان مشکلات روانشناختی نیز به کمک روانشناسان و متخصصان نیازمندیم.
3. در کوتاهترین زمان به نتایج بزرگ میرسید!
آنچه در رویکرد عامه پسند بیان میشود این است که میتوانید در کوتاهترین زمان به نتایجی شگفتانگیز دست پیدا کنید. مهم نیست میخواهید به چه چیزی دست پیدا کنید چون هر چه بخواهید ممکن است! روانشناسان زرد به شما میگویند که از خواستن تا توانستن راه کوتاهی در پیش رو دارید. به باور این افراد اگر فردی سالهای طولانی دچار اختلال اضطراب باشد یا از کودکی درگیر عدم اعتماد به نفس باشد به سادگی و در کوتاهترین زمان با راهکارهای روان شناسی زرد میتواند این مشکلات را جبران نماید.
اگر بخواهیم نگاهی علمی به این مسائل داشته باشیم باید بگویم، هنگامی که مشکلات افراد در طول سالها روی هم انباشته شود و برای بهبودی کاری صورت نگیرد، در کوتاهمدت برطرف نمیشود. پس همانگونه که مشکلات یکروزه شکل نگرفته است یکشبه نیز ناپدید نمیگردد. برای حل مشکلات نیازمند صبر و همکاری با یک درمانگر ماهر هستید. توجه داشته باشید که درمان برخی از اختلالات روانشناختی نیازمند حداقل ۱۴ جلسه هستند که این جلسات معمولاً هفتهای یک بار برگزار میشوند.
4. نسخهٔ مشترک برای همه در هر شرایط
یکی از نکات جالب در روان شناسی زرد این است که برای همهٔ مردم بدون توجه به تفاوتهای فردی و شرایط محیطی نسخهای مشترک دارد؛ و بر این باور است که این سفارشات حتماً اثربخش خواهد بود. اما در علم روانشناسی ما به تفاوتهای فردی و شرایط محیطی که افراد در آن قرار دارند توجه ویژه داریم. فرض کنیم در چند خانواده اخلافات زناشویی میان زن و مرد دیده میشود و به فکر طلاق افتادهاند؛ آیا میتوانیم به همهٔ این افراد راهکارهای یکسان ارائه کنیم، بدون اینکه به تفاوتهای فردی و خانوادگیشان توجه کنیم؟ متخصصان روانشناسی در چنین مواردی به تفاوتهای فردی، وجود فرزند، عوامل تنشزا، شرایط اقتصادی، روابط زناشویی و دیگر موارد موثر در رابطهٔ زوجین توجه میکنند و بر همین اساس راهکارهای مناسبی ارائه میکنند که ممکن است برای زوجینی دیگر موثر نباشد.
5. خوشبینی کاذب و رویابافی
امید و خوشبینی مفاهیمی سودمندند که در روانشناسی به ویژه رویکرد مثبتنگر به عنوان ابزاری برای بهبود مشکلات به کار گرفته میشود. اما این امید و خوشبینی استانداردهایی دارد. در حقیقت خوشبینی نقطهٔ مقابل واقعبینی و چشمپوشی از شرایط نیست. روانشناسان زرد خوشبینی کاذب نسبت به شرایط موجود را موثر میدانند. برای نمونه میگویند که باور داشته باش که تا 5 سال دیگر میتوانی ثروتمند شوی. تا ده سال دیگر میتوانی به درآمدی برسی که بهترین خودرو و خانه را در شهر یا کشوری که دوست داری بخری؛ به شرطی که این رویا و هدف را باور داشته باشی. اما به راستی تولید ثروت از هیچ امکانپذیر است؟ قطعاً نه. پس خوشبینی به همراه واقعبینی معنا پیدا میکند نه با رویابافیهایی که از حقایق چشمپوشی میکند.
6. عمه تراپی
عمه تراپی به معنی پیشنهادات و ارائه راهکار به درمانجویان از سوی کسانی است که مهارت و تخصص روانشناسی ندارند. از آنجایی که این راهکارها غیر علمی و ناکارآمد هستند میتوانند اثرات منفی روی فرد داشته باشند. فرض کنیم کسی در فرزندپروری دچار مشکل است و کودکی پرخاشگر دارد. راهکارهای روانشناسان زرد نه تنها به بهبود رفتار کودک کمک نمیکند بلکه اوضاع را وخیمتر خواهد کرد. رواندرمانگران حرفهای برای درمان اختلالات روانی و مشکلات زندگی از روشهای درمانی علمی و مورد تأیید مانند رفتار – درمانی شناختی، روانکاوی و طرحواره درمانی استفاده میکنند. این در حالی است که هواداران روش زرد نظرات شخصی خود را به عنوان روش درمان به درمانجویان دیکته میکنند.
روانشناس زرد یا روانشناس نما
روانشناس زرد یا روانشناس نما به کسی گفته میشود که به جای بهکارگیری اصول علمی و پذیرفته شده در روانشناسی از آنچه به عنوان روانشناسی زرد یاد شد پیروی میکند. روانشناسان زرد را میتوانیم به دو گروه تقسیم کنیم.
- کسانی که دانشآموختهٔ روانشناسی هستند.
- کسانی که آموزش آکادمیکی در زمینهٔ روانشناسی نداشتهاند.
هر دو گروه به دلیل استفاده از نظرات شخصی و تئوریهای شبه علمی به جای نظریات علمی و روشهای تأیید شده، به عنوان روانشناس نما یا روانشناس زرد شناخته میشوند. هدف اصلی این افراد استفاده از نام روانشناس با هدف کسب درآمد بالا یا شهرت است. این افراد تمرکز خود را روی شناخته شدن از طریق رسانهها میگذارند تا بتوانند از طریق شهرت به ثروتاندوزی بپردازند. نکتهٔ جالب توجه دربارهٔ هر دو گروه این است که این افراد خود را در مشاوره و درمان هر نوع اختلال روانشناختی متخصص میدانند.
راههای شناسایی و تشخیص روانشناس زرد
چگونه میتوانیم تشخیص دهیم که آنچه در حال خواندن آن هستیم زرد است یا علمی؟ من در اینجا چند راهکار ساده را برای شما خواهم گفت:
- گفتههایشان بامنطق و واقعبینی همخوانی ندارد.
- آنچه روانشناسنماها مطرح میکنند معمولاً مخالف نظریات علمی است.
- معمولاً اشارهای به مدارک تحصیلی و مجوزهای شغلی خود ندارند یا در مورد مدارکشان اغراق میکنند.
- از محبوب بودن و شهرتشان به عنوان دلیلی بر صحیح بودن ادعاهایشان استفاده میکنند.
- دیدگاههای مثبت هوادارانشان و تمجیدهای آنها را نشانگر موثر بودن گفتههایشان میدانند.
- بیش از اندازه عامیانه و غیر علمی سخن میگویند. البته این مورد را نباید با ساده بیان کردن مفاهیم علمی برای غیر روانشناسان اشتباه بگیریم.
- خود را به عنوان مربی، رهبر یا سرپرست مجموعهای از افراد یا انجمنها مطرح میکنند.
- رفرنسها و منابع غیر علمی را در گفتههایشان معرفی میکنند. برای نمونه به کتابهایی مانند راز و قانون جذب و یا نویسندگانی مانند راندا برن و فلورانس اسکاول شین استناد میکنند.
- به مخاطب القا میکنند که منجی و راهنمای آنان است.
- مثالهای شگفتانگیز، غیر ممکن و عجیب را در گفتههایشان مطرح میکنند.
- در برخورد با مراجعین دست به قضاوت و سرزنش آنها میزنند.
- اصل رازداری را رعایت نمیکنند.
- در تصمیمگیریها درمانجو را همراهی نمیکنند بلکه نظر خود را به عنوان بهترین تصمیم به درمانجو دیکته میکنند.
- به جای جذب مخاطب با گفتههای سودمند تلاش میکنند تا با ظاهر و پوشش به جذب مخاطب بپردازند. این مورد بیشتر در خانمها دیده میشود
سید مرتضی احمدی منش ، روانشناس بالینی
دیدگاه خود را بنویسید